اکسیر شفا بخش...
سه شنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۰، ۰۹:۱۹ ب.ظ
ای اکسیر شفا بخش دل ها، به کدامین زبان بایدگفت که سینه ها چاک چاک و جگرها خونین شده است؟ ای انتهای روشنی قلب ها در زمین، از دوریت چراغ دل ها در حال سوسو زدن و کم نور شدن است.
ای خورشید معرفت و محبت، چراغ دل ما را در صفحه سیاه و پست دنیا همچو ستارگان، نورانی و پرنور گردان.
می آیی، که با این دل بی قرار به انتظار تو ام. می آیی که با اشک های بی دریغ به استقبالت آمده ام و سرود خویش را به پایت می ریزم که به انتظار تو سالیان است که چشم به راهم.
ای دسترس ترین فصل به اجابت! تو را می خوانم که زلالی شدن، در بارش یک ریز آینه و قدر توست و آمدنت را لحظه شماری می کنم. تو را می خواهم و هیچ گاه حدیث مهربانی هایت را فراموش نمی کنم. ای سایبان باران ریز خدا بر کویر انسان.
ای خورشید معرفت و محبت، چراغ دل ما را در صفحه سیاه و پست دنیا همچو ستارگان، نورانی و پرنور گردان.
می آیی، که با این دل بی قرار به انتظار تو ام. می آیی که با اشک های بی دریغ به استقبالت آمده ام و سرود خویش را به پایت می ریزم که به انتظار تو سالیان است که چشم به راهم.
ای دسترس ترین فصل به اجابت! تو را می خوانم که زلالی شدن، در بارش یک ریز آینه و قدر توست و آمدنت را لحظه شماری می کنم. تو را می خواهم و هیچ گاه حدیث مهربانی هایت را فراموش نمی کنم. ای سایبان باران ریز خدا بر کویر انسان.
۹۰/۱۱/۲۵
عالی بود مثل همیشه.
این روزا متن زیبا کمتر به دستم میرسه که بخونم این روزا کم کتاب می خونم ولی وب شما جبران میکنه . مرسی از انتخاب های خوب و متن های زیباتون.
یاعلی