سلام ای اسطوره صبر!
سلام
سلام، سنگ صبور !
سلام ای اسطوره صبر!
سلام، ای کوه بردباری !
کوهها ،چون گدایانی خیزان ،به امید اندکی از این همه شکیبایی بیتاب شده اند و دریاها پیش پای اقیانوس صبرت حقیر.
سلام، ای که نامت اسم اعظم صبراست! صبر هم شرمنده ی توست که نمیتواند عظمت کارت را بیان کند.
سلام بر تو که «داغ» ،«زخم» و«فراق» عزیزانت را نِگَریستی و نَگریستی، که مبادا احساس خویش را به وظیفه الهی ترجیح داده باشی!
درود بر تو و لحظه هایی که تو در امتحان الهی قبول شدی!
درود بر کربلا، درود بر شهادت و درود بر تو که آموختۀ مکتب زینب(س)ای.
اگر آن چراغ صبر و شکیبایی ات روشن گر ره نبود، امروز کودکان،نوجوانان و جوانانمان چگونه می دانستند
ایستادن را . نشکستن و خم به ابرو نیاوردن را. از عزیز، مشتی خاک دیدن و تفسیری جز «ما رأیت الا الجمیل» .
نداشتن را ...
----------
به بهانه تشییع 5 شهید که از زندانهای رژیم بعث وارد وطن شدند(2نفر بانام و 3 نفر گمنام)