دل شکسته

«جانا چرا نگویی غیبت بس است دیگر؟» ««عجل علی ظهورک» مهدى! دلم شکسته»

دل شکسته

«جانا چرا نگویی غیبت بس است دیگر؟» ««عجل علی ظهورک» مهدى! دلم شکسته»

احساس‌ها، همه بغض شد، اشک شد، جاری شد، ایام گذشت و ما منتظریم که به یک‌باره بگویى: جمعه را آذین ببندید؛ می‌آیم. کِی زمین چنین جمله‌ای را از خورشید خواهد شنید؟ ما منتظریم کی می‌آیى؟

آخرین مطالب

خنده دار نیست؟

جمعه, ۱۶ دی ۱۳۹۰، ۰۷:۵۵ ب.ظ
این که با کسی که بی قرار نیست
 صبح و شب
گفتگو کنی که انتظار چیست

خنده دار نیست؟

....

خنده دار نیست؟
این که با کسی که در دلش قرار نیست
صبح و شب

گفتگو کنی که انتظار چیست؟


حسن بیاتانی

نظرات  (۵)

سلام.

ممنون بخاطر همۀ مطالب زیبا و قشنگتون . . .
خدا به شما خیر دنیا و آخرت عطا فرماید

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نشسته ام به امیدی که شاه زیبایی بیاید از ره و برهاندم ز تنهایی
تمام هفته به امید شنبه ای آزاد کنیسه ها و من و جام زرد صهبایی
مسیح مریم یکشنبه ها به ناقوست بیا که خسته ام از انتظار ترسایی
دوشنبه ها همه مستند شاعران گویی که رودکی بسراید به سبک نیمایی
سه شنبه ها من و این جام از تهی لبریز و چارشنبه که هستم به اوج شیدایی
دلم گرفته ازین پنجشنبه های غریب بگو که می رسد آن جمعه ای که می آیی
زمین برای قدم هات آسمان شده بود
وَ ماه، روی سرت مثل سایه بان شده بود
دوباره کشتی نوح از پس زمان برخواست
وَ باز دست خدا بود، بادبان شده بود
تمام داغ تو را روی نیزه ها بردند
برای بردن تو نیزه ناتوان شده بود
بهار از سر نی عاشق نگاهت شد
از آن زمان همۀ روزها خزان شده بود
جدال آینه و سنگ بود، می دیدم
که مشت سنگ به پیشانیت نشان شده بود
تمام بغض سقیفه که جمع شد یک جا
به سرخی لب تو چوب خیزران شده بود
***
برای درک تو هر روزمان محرّم شد
محرّمی که به پا در دل جهان شده بود
شبیه سرخ ترین فصل سال می رفتی
زمین برای قدم هات آسمان شده بود
حسین سنگری

امروز یزید! هر چه دلت خواست ستم کن ..... زیرا تو امیری، من مظلومه اسیرم
در محکمه ی عدل خدا، نگذرم از تو...آنجا تو اسیری من مظلومه امیرم

سلام بزرگوار.فرا رسیدن اربعین حسینی بر شما عزادار تسلیت باد.
بروز هستم و منتظر حضور نورانی شما.
به روایتی اربعین همه ی اسرا بودند جای رقیه خالی...
موفق و مهدوی باشید.
۲۲ دی ۹۰ ، ۱۴:۲۲ بنده خدا
سلام
---------------
چرا از آمدن او خبر نمی آید ؟
و انتظار قریبش به سر نمی آید؟

چه راه طول و درازی است بین بنده و او
مسافر غزلم از سفر نمی آید

تو گفته ای که دعا کن ولی گنه کارم !
از این دعا به خدا کار بر نمی آید

بگو که پس خودمان لا اقل قیام کنیم
علیه ظلم جهانی اگر نمی آید ؟

به منطقی که تو داری و عقل ناقص من
...ولی نیامدنش جور در نمی آید

جهان ظلمت و ظلم است و اصل نور تویی
بیا که تا تو نیایی سحر نمی آید
---------------
خیلی زیباست این شعر.
موفق باشی
یاعلی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی