کیستی؟
يكشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۰، ۰۹:۴۳ ب.ظ
تو کیستی ، که من اینگونه ، بی تو بی تابم ؟
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم
تو چیستی ، که من از موج هر تبسم تو بسان قایق
سر گشته ، روی گردابم تو آرزوی بلندی و دست من کوتاه
تو دور دست امیدی و پای من خسته است
همه وجود تو مهر است و جان من محروم
چراغ چشم تو سبز است و راه من بسته است
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم
تو چیستی ، که من از موج هر تبسم تو بسان قایق
سر گشته ، روی گردابم تو آرزوی بلندی و دست من کوتاه
تو دور دست امیدی و پای من خسته است
همه وجود تو مهر است و جان من محروم
چراغ چشم تو سبز است و راه من بسته است
۹۰/۰۴/۲۶